روبي پيره






٭

برباد رفته

فانوس دريا يي

سوسو مي‌زند از دور دست

اين سو چشمان من کم‌سو

وآن سو چشمان او کورسو




........................................................................................



٭ خواب دم صبح
خنک آن کارمندي که بخفت تا توانست
بنماند هيچش الا هوس يه چرت ديگر


........................................................................................



٭ پرواز روسپي پير

"...از سرما نه خوابش ‌مي‌برد نه جرات ديدن داشت
از خستگي پلکهايش اما بر هم مرده بودند.

لبانش دو حجم نمکسود
زنوانش گره درسينه
دستانش در شرمگاه از گزند سوز

بناگاه اما کف دهان و ادرارش بر هم آرام گرفتند.
که بخار از جسدش به آسمان رفته بود.

رهگذران اما پنداشتند که روحش بود که به آسمان پرواز کرده بود."


........................................................................................



٭ دنبال تو مي‌گردم
چون رهگذري که درتابوت ياس آرام بر دوش خاطره‌ها مي‌گذرد
چون قماربازي که نمي‌داند ازغم پاک باختن از کجا مي‌گذرد
من چون نيمه شبي که آرام از سکوت برهوت مي‌گذرد
مثل جاني که آهسته از کالبد يک روح به مرگ مي‌گذرد خويشتن را در وجود تو گم کرده
به جستجوي تو از همه جا مي‌گذرم.


........................................................................................



٭
daltons


بزرگترين برادر از ۴ دالتون وبلاگ نويس(جودالتون ) هم پريد(يعني ازدواج کرد.....).گرچه قبل‌تر برادر کوچيکه اين راه رو باز کرده بود....اين نوانما تقديم به اون وساير رفقا(ببنيدش حتما)


........................................................................................



٭
عشق امري يکباره است.لذت بردن امري تکرار‌ پذير است.هرگاه کسي را ديدي که مي‌گفت در زندگي خود ۲بار عاشق شده‌ام بدان که هرگز عاشق نشده است.او چيز ديگري را با عشق اشتباه گرفته......اينها عادت دوست داشتن است.
عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن تعريف عشق نيست.

....اقتباس از يک عاشقانه آرام نوشته نادر ابراهيمي


........................................................................................



٭
نفسهاي اين بلاگ هم ظاهرا به شمارش افتاده و داره نفسهاي آخرش رو ميکشه گرچه گفتن تو آلمان يه موسسه هست که با شيمي درماني باعث ميشه يه چند صباحي بيشتر عمر کنه ولي خوب گفتن يه ۵۰-۴۰ هزار دلاري خرج داره که فعلا نتونستم تهيه‌اش کنم.....حالا البته خدا بزرگه زياد فکرش رو نمي‌کنم.

ولي خوب........
هر سازي زدي رقصيدم
هر سازي هم بزني مي‌رقصم.
ولي معرفتي بذار اين‌يه بار
بي‌ساز برقصم.......اونم رو چوبه دار.



........................................................................................



٭ ...ما آن نظربازانيم که نظرگاهمان تو بودي
ماآن نظربازانيم که حريم نگاهمان به وسعت چشمان تو بود.
...تو اما....
نگاهت را به من آلوده کن.....تا از اين دل ديوانه ديواني بسازم.


........................................................................................



٭ !!

بدي اينکه جورابهات رو هر شب نشوري اينه که جمعه‌ها مجبوري ۶ جفت جوراب رو بشوري طوري که رنگ دستات ۲ پرده روشن تر ميشه.


........................................................................................



٭ روبي

 محمد ميگه اگه ميون بيست نفر يه دونه مرد مردادي هم باشه خيلي واضح معلومه اون يه دونه کدومه.البته اون يه نظريه هم  داره که ميگه مردهاي مردادي اصولا  تابلو هستن.مثالش هم داداششه كه اخلاقش شبيه منه،عمران خونده  و مرداديه. 
 نيکي کلا مردهاي مردادي رو خيلي قبول نداره، ميگه زيادي مغرورن و ديسيپلين خاص خودشون رو دارن.به  نظر اون مردهاي متولد پاييز معمولا مردهاي کاملتري هستن.
بابام ميگه پسراي متولد مرداد عالي هستن چون مرداد ماهيه که پسرم تو اون  به دنيا اومده.
دکتر ولي از اعتماد به نفس مردادي‌ها تعريف ميکنه..البته يه تذکر هم ميده که مرداد غلطه و امرداد درسته.
کاغذ پاره زير پيتزا بوف هم ميگه مردهاي مردادي اجتماعي،عاشق‌پيشه!،آقامنش،فعال،خوش‌قلب و بدتر از همه چشم چرونن!!.
محسن هم دنبال اينه كه بدونه بازم فردا قراره شام بدم يانه ...براش مهم هم نيست كه من تو بهمن به‌دنيا اومدم يا  مرداد. 

   ...اينجوري كه بوش ميادديگه با 27 سالگي هم كم كم بايد خداحافظي كنم فردا كه برسه يه سال ديگه از عمر من ميگذره گرچه مهرداد هنوزم باورنميكنه كه در دهه بيست زندگي دارم روزگار ميگذرونم....






........................................................................................



٭
آن قصه شنيدستي كه يكروز
مردي عشق را به كسي فروخت و رفت؟

مي گويند شبي بي‌عشقي
اورا به ناكسي فروخت و رفت.


........................................................................................



........................................................................................



٭ ...در برآورده کردن هوسها تامل مي‌کنم.....
چرا که مي دانم هوسها در غارتم تامل نمي‌کنند.


........................................................................................



٭ پرندگان از مترسک نمي‌ترسند........شايد چون هر که را مصلوب است مسيح مي‌پندارند.
معشوقه هم از عاشق مي‌گريزد........شايد چون هر که را عاشق است بي‌عقل مي‌پندارد.


........................................................................................



........................................................................................



٭
از امروز به مدت 3 هفته ياور صبح تا ظهراي اداره استاده......بالاخره جام ملت هاي اروپاست و.....


........................................................................................



٭
اونيكه اصلا فكرش رو هم نميكنه دوس داري ....همون‌جوري كه اونيكه فكرش رو هم نمي‌كني دوستت داره


........................................................................................



٭ از زبان ناهيد
...نمي‌دانم کسوف کرده‌اي يا خسوف.....فقط مي‌دانم که اکنون از ظلمت تاريکترم........
که من آنسان تاريکم که تو روشني


........................................................................................



٭
آن زوج خوشبخت را مي‌بيني؟ به توافق جالبي رسيده‌اند:
مرد به جاي زن مي‌نشيند و زن به جاي مرد حرف مي‌زند


........................................................................................



٭ آنتي بيوتيک

اينا رو ميبيني؟
دواست....جنس اعلا
براي تو خريدمش
ميگن با اينا خوب ميشي
لباسامو فروختم
نمير...
راستي امشب ذغال خوب هم داريم
وافور ناصر‌الدين شاهي مجيد رو هم گرفتم
چاي داغ و نبات هم مي خوريم...


........................................................................................

Home